کهکشانهادرشکلهاواندازههای مختلفی وجود دارند و تلاش برای تعریف آنها دشوار است. واژه«کهکشان» رابه طور کلیتر برای اشاره به هر سامانه بزرگی از ستارهها،گاز،غبار و
ماده تاریک استفاده میکنیم که
همگی توسط گرانش متقابل خود در کنار هم نگه داشته شدهاند. این در واقع تعریف بدی نیست، به جز این واقعیت کوچک که هر کهکشانی همه این ویژگیها را ندارد. کهکشانهایی وجود دارند که هیچ گاز و غبار قابل تشخیصی ندارند و برخی که به نظر میرسد ماده تاریک کمی دارند یا اصلاً ندارند.می توان گفت نکته مشترک این است که همه آنها ستاره دارند، اما حتی در این صورت نیز به مشکل برمیخوریم زیرا همه سامانه های ستارهای با پیوند گرانشی به عنوان کهکشان طبقهبندی نمی شوند.

نمایی از کهکشان مارپیچی NGC 3982، همانطور که توسط تلسکوپ فضایی هابل ناسا دیده میشود. کهکشانها انواع مختلفی دارند، اما ستارهشناسان آنها را به چهار نوع اصلی طبقهبندی میکنند: مارپیچی، بیضوی، نامنظم و خاص.
به طور کلی، کهکشانها دهها هزار تا صدها هزار سال نوری قطر دارند و میلیونها تا چندین تریلیون ستاره در آنها وجود دارد. برای مثال، کهکشان راه شیری ما حدود ۱۲۰ هزار سال نوری عرض دارد و تقریباً بین ۱۰۰ میلیارد تا ۴۰۰ میلیارد ستاره در آن وجود دارد. حتی به دست آوردن یک عدد تقریبی هم دشوار است زیرا کوتولههای قرمز کمنور رایجترین نوع ستارهها هستند، اما آنها آنقدر کمنور هستند که حتی در نزدیکی منظومه شمسی ما نیز به طور کامل در معرض دید قرار نمی گیرند.
با این حال، ما شکل کلی کهکشان خود را میدانیم، که یک دیسک مسطح غولپیکر با یک برآمدگی مرکزی ازستارههای قرمزتر و قدیمیتر است که حدود ۲۰،۰۰۰ سال نوری عرض دارد. ساختار دیسک تحت سلطه چهار بازوی مارپیچی اصلی و چندین بازوی کوچکتر است. این بازوها توسط ابرهای عظیمی از گاز و غبار که از آنها ستارهها متولد میشوند، نقطه گذاری شدهاند. بسیاری از این ستارهها ،عظیم، درخشان و آبی هستند و به بازوهای مارپیچی رنگ لاجوردی خاص خود را میدهند.
از آنجا که ما درون کهکشان هستیم، نقشهبرداری از آن دشوار است ، بنابراین جزئیات زیادی از ساختار آن هنوز مشخص نشده است.کهکشانهای مارپیچی تنها یکی از چهار طبقهبندی اصلی کهکشانها هستند؛ بقیه عبارتند از بیضوی، نامنظم و خاص.

کهکشانهای بیضوی بهتر است کروی نامیده شوند؛ آنها میتوانند کروی باشند اما معمولاً کشیدهتر هستند، کمی شبیه یک توپ پنبهای. برخی از بزرگترین کهکشانهایی که میشناسیم، بیضوی هستند، مانند کهکشان بزرگ M87 که چندین تریلیون ستاره دارد. M87 در مرکز خوشه سنبله قرار دارد.( گروه بزرگی از کهکشانها که توسط گرانش به هم متصل شدهاند و حدود ۲۰۰۰ عضو دارند) در واقع، چنین کهکشانهای بیضوی غولپیکری در مراکز خوشههای کهکشانی رایج هستند. این کهکشانها با خوردن کهکشانهای دیگر، چه بزرگ و چه کوچک، که بیش از حد به هسته خوشه نزدیک میشوند، رشد میکنند، بنابراین خود شکل بیضوی ممکن است تا حدی ناشی از این فرآیند کهکشان خواری باشد.
با این حال، همه کهکشانهای بیضوی عظیم نیستند: بسیاری از آنها کاملاً کوچک هستند. به اینها «کهکشانهای بیضوی کوتوله» گفته میشود و قمرهای کهکشانهای بزرگتر هستند. به عنوان مثال، کهکشان آندرومدا، کهکشانهای بیضوی کوتوله زیادی دارد که به دور آن میچرخند.

کهکشان ic 1101 بزرگترین کهکشان شناخته شده در کیهان با ۲ میلیون سال نوری قطر ، ۱۰۰هزار میلیارد ستاره که در فاصله ۹۸۰ میلیون سال نوری از زمین قرار گرفته است.
کهکشانهای بیضوی گاز زیادی در خود ندارند، اگر اصلاً گازی داشته باشند. به نظر میرسد که آنها اساساً تمام گاز خود را با تشکیل ستارهها در مدتها پیش به پایان رساندهاند. ستارگان آبی عظیم عمر طولانی ندارند؛ آنها در عرض میلیونها سال پس از تولدشان به صورت ابرنواختر منفجر میشوند، بنابراین چند میلیارد سال پس از اتمام گاز، یک کهکشان بیضوی بسیار قرمز به نظر میرسد و تحت سلطه ستارگان کمجرمتر و سرختر قرار دارد.

کهکشان چرخ گاری با ۱۸۸.۲۰۰سال نوری قطر وفاصله ۵۰۰ میلیون سال نوری ، نمونه یک کهکشان خاص
کهکشانهای خاص نادر هستند. آنها انواع و اقسام شکلها را دارند، اما خب، معمولاً عجیب و غریب هستند. آنها معمولاً نتیجه برخوردهای کهکشانی ، مانند برخورد قطارها اما درمقیاس کیهانی،هستند.گرانش متقابل دو کهکشانِ در حال تعامل، شکلهای منظم آنها را کشیده و از شکل طبیعی خارج میکند و دنبالههای بلند و خمیدهای از ستارههای پرتابشده ایجاد میکند. گاهی اوقات، اگر یک کهکشان کوچکتر درست از مرکز یک کهکشان بزرگتر عبور کند، این برخورد یک کهکشان حلقهای ایجاد میکند که در آن ستارهها و گاز از مرکز کهکشان بزرگتر مانند موجهای روی برکه پس از افتادن سنگ، پراکنده میشوند.

NGC1427A یک نمونه از کهکشان نامنظم در فاصله ۵۲ میلیون سال نوری
در نهایت، کهکشانهای نامنظم وجود دارند. این کهکشانها معمولاً در انتهای کوچک مقیاس کهکشانی قرار دارند و همانطور که از طبقهبندی آنها پیداست، هیچ شکل کلی ندارند. ابر ماژلانی کوچک ( یا SMC )، یکی از قمرهای کهکشان راه شیری، یک کهکشان نامنظم است. خواهر آن، ابر ماژلانی بزرگ ( LMC )، در ابتدا با چشم غیرمسلح نامنظم به نظر میرسد، اما اکنون میدانیم که ساختاری به شکل یک بازوی مارپیچی واحد در آن وجود دارد . هر دوی این کهکشانها در مقایسه با راه شیری کوچک هستند. SMC چند صد میلیون ستاره دارد و کمی کمتر از ۲۰۰۰۰ سال نوری عرض دارد، در حالی که LMC میلیاردها ستاره دارد و کمی بیش از ۳۰۰۰۰ سال نوری عرض دارد.
وجود این بینظمیها یک سوال مهم را مطرح میکند: یک کهکشان چقدر میتواند کوچک شود؟ الگوی فعلی این است که کهکشانها در ابتدا اندکی پس از انفجار بزرگ تشکیل شدند. ابرهای عظیمی از ماده تاریک نامرئی، ماده معمولی (به شکل گاز) را از طریق گرانش انباشته کردند که در نهایت برای تشکیل کهکشانها و ستارگان درون آنها فرو ریخت. مطالعهای که در آوریل ۲۰۲۵ منتشر شد ، نشان داد حداقل جرمی که برای ماده تاریکی لازم است تا باعث فروپاشی ماده معمولی شود و حدود ۱۰ میلیون برابر جرم خورشید است. بنابراین، این ممکن است حد پایینی برای کوچکترین کهکشانی باشد که میتواند تشکیل شود.

خوشه ستاره ای اُمگاقنطورس با ۱۵۰ سال نوری قطر و فاصله ۱۷۰۰۰ سال نوری از زمین و با تقریبا ۱۰ میلیون ستاره ، بزرگترین خوشه ستاره ای در راه شیری
پس امگا قنطورس را چه مینامیم؟ یک خوشه کروی عظیم یا یک کهکشان کوتوله تا حدی هضم شده؟ همچنین، به نظر میرسد برخی از کهکشانهای کوتوله هیچ ماده تاریکی ندارند و برخی ستارههای بسیار کمتری از حد انتظار دارند، حتی پایینتر از حد پایین نظری ، که این موضوع را پیچیدهتر میکند. به نظر میرسد در انتهای کوچکتر، مرز به طرز آزاردهندهای مبهم میشود. این نیز یک موضوع تکراری است که وقتی سعی میکنیم تعاریف دقیقی برای اشیاء کیهانی ایجاد کنیم، مطرح میشود. انسانها عاشق خطوط مشخص هستند، اما جهان هیچ الزامی برای پیروی از آنها ندارد.
اما این انتهای پایینی مقیاس کهکشانی هنوز نسبتاً مبهم است، تا حدی به این دلیل که ستارههایی که به عنوان ردیابهای قابل مشاهده کهکشانهای کوچک عمل میکنند، میتوانند ساختارهای حتی کوچکتری به نام خوشههای ستارهای تشکیل دهند. یک نوع، به نام خوشههای باز، میتواند هزاران ستاره در خود داشته باشد. از سوی دیگر، خوشههای ستارهای کروی میتوانند دهها میلیون ستاره را در خود جای دهند که در مجموع تا چند میلیون برابر جرم خورشید جرم دارند. حتی بزرگترین خوشه کروی شناخته شده (با قطر حدود ۱۵۰ سال نوری) هنوز از یک کهکشان کوتوله کوچکتر است. با این حال، ما فکر میکنیم که بسیاری از بزرگترین این خوشهها، مانند امگا قنطورس ، در واقع زمانی خودشان کهکشانهای کوتوله بودهاند . حالت کوچک شده آنها ناشی از عبورهای متعدد از نزدیکی یک کهکشان بزرگتر است که آنها را از ستاره تهی کرده و یک جسم کوچکتر و فشردهتر را به جا گذاشته است.
نکته آخر: در سال ۲۰۱۶، مطالعهای نشان داد که جهان ممکن است حاوی دو تریلیون کهکشان جداگانه باشد . کیهان به وضوح دوست دارد کهکشانها را بسازد، و هر طور که آنها را تعریف کنید، تعداد بسیار زیادی از آنها برای مطالعه و یادگیری ما وجود دارند.